۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

سایت یاسمین آتشی : آزادی مصر


"اخموس" فرعون مصر( آماسیس دوم یا آمازیس دوم) در آخرین سال فرمانروایی اش
دیوانه شده بود بعضی معتقدند آن سال فرعون مصر را خواب گزارانش اداره می
کردند . به هر شکل او خواب دیده بود دختری با چشمانی به دو رنگ سیاه و سبز
در بابل (میان رودان در عراق فعلی) که جزئی از فرمانروایی ایرانیان بود
زندگی می کند و آن دختر می تواند او را از بیماری زجر آوری که به آن مبتلا
شده بود نجات بخشد . یک گروه سی نفری از جاسوسان خویش را به ایران فرستاده
تا آن دختر را یافته و با خود ببرند آنها هر چه کشتند پیدا نکردند اما چون
از بازگشت آنهم با دست خالی می ترسیدند 10 دختر چشم سبز زیبا را پنهانی
ربوده و به مصر بردند . فرعون دیوانه عصبانی شد و دستور داد آن سی نفر را
غذای شیران کنند آن 10 دختر را به حرمسرای شلوغش فرستاد خبر به کمبوجیه
پادشاه ایران زمین و فرزند کورش هخامنشی رسید .



� �ایزنان
به پادشاه ایران زمین گفتند بگذارید نامه نگاری کنیم و بخواهیم اخموس
دختران بابل را بازگرداند و کمبوجیه گفت این مردک دیوانه است چندین بار تا
کنون به غرب ایران یورش آورده و به تعهدات همسایه گی اش پایبند نبوده و از
همه مهمتر ما برای حفظ ناموس کشورمان مذاکره نمی کنیم . همان روز سپاه
ایران به سوی مصر به حرکت در آمد لشکر ایران که از صحرای سینا گذشتند هیچ
سپاهی در برابر خویش ندیدند اخموس و سپاهش به سرزمینهای دیگر گریخته بودند و
پادشاه ایرانزمین پس از تسخیر ممفیس پایتخت مصر ، به کاخ آمازیس گام گذاشت
. در آن زمان اخموس و � �رزندش "پسامتیخ سوم" در جنوب مصر پنهان شده بودند و
روایت هرودوت یاوه گو و مورخین مصری که می گویند : (کمبوجیه پس از ورود به
کاخ ممفیس ، دستور داد جسد اخموس را از گور بیرون آوردند و نسبت به آن
بی‌حرمتی کردند و چون جسد مومیائی شده بود و شکستن آن امکان نداشت، جسد او
را سوزاندند!) دروغی بیش نیست آنها خصلت های باطنی خویش را به آزاد کننده
بردگان مصر و رهایی دهنده مصریان از ستم روزافزون اخموس نسبت می دهند . و
بقول ارد بزرگ اندیشمند فاخر ایرانی : پیشینه نویسان باختر ، شکست های خویش
را پیروزی و نابکاری خویش را مردانگی نوشتند ، همانها در� �غ پردازی و خوی
جانورگونه خود را به ایرانیان نسبت داده اند .
یکی از نخستین اقدامات کمبوجیه هخامنشی پس از آزاد سازی مصر باز گرداندن آن 10 دختر به خانواده هایشان بود ...

یاسمین آتشی



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر